خدايا خودت ميدوني كه چه قدر دوست دارم خودت ميدوني كه جز تو هيچ كسيو ندارم خودت كمكم كن تو   دلم يه بغضه ولي نميدونم چجوري خاليش كنم خدايا خيلي وقته كه حالم گرفتس...................   خيلي وقته نه شب دارم نه روز...شب و روزم شدم همرنگ پر كلاغ...خدايا تو كه داري ميبيني   چرا كمكم نميكني تو كه بنده هاتو تنهاي نميذاري به داد اين دلم ببرس كه ديگه كم اورده   ديگه خسته شدم بريدم از اين زندگي.......خدايا حال و روز خوبي ندارم تو كه حالم و   ميبيني كمكم كن به داد دلم برس...................    با تمام وجودم دلم واست تنگ شده.............

خدابا دارم ميميرم دارم دق ميكنم خدايا خستم از اين زندگي كم آوردم

دارم ديونه ميشم خدايا خلاصم كن از اين زندگي نميخوام زندگي كنم نميخوام

نفس بكشم من كه دلم مال خودم نيس من كه هدفي ندارم من كه همين طوريشم

مردم من كه وجودم ماله خودم نيس پس چرا بيهوده نفس ميكشم خلاصم كن

خسته شدم از زندگي از آدما از همه و همه چي خدايا..............................

آخ كه چقد دلم واست تنگ شده نميدوني چي دارم ميكشم دارم دق ميكنم بي تو

نفس هام نفسهاتو كم داره دستام گرمي دستاتو كم داره بند بند وجودم تورو ميخواد

ومن نميتونم جوابي بش بدم.........اخه بي انصاف چطوري طاقت مياري كه دارم

داغون ميشم دارم ميميرم بي تو بگو چه كنم با اين دلم..............................